شهادت امام محمد تقی،جواد الائمه علیه السلام تسلیت باد

ساخت وبلاگ

علم امام جواد ع:
خداوند وقتی نماینده ای بر می گزیند اورا عالم به همه علمها می نماید.لذا یکی از مهم ترین فرق بین پیشوایان واقعی با مدعیان دروغین همین مساله علم است.
در این زمینه راویتی است که:
بعد از شهادت امام رضاع ،مامون عباسی مجلس مهمی شامل علمای ممالک اسلامی تشکیل داد و قرار شد علم امام جواد هفت ساله مورد ارزیابی قرار بگیرد.
وقتی جلسه تشکیل شد و علما از امام سوالات مختلفی پرسیدند متوجه شدند امام جواد دریای بیکران علم دانش است.وامام علاوه بر اینکه به همه سوالات انان پاسخ صحیح دادند خود سوالاتی را از دانشمندان پرسیدند که هیچیک نتوانستند جواب بدهند!
روایت دوم در این زمینه
فقها مضطرب گشتند
هشتاد نفر از فقها و علماى بغداد و شهرهاى ديگر رهسپار حج شدند و به قصد ديدار ابو جعفر عازم مدينه گرديدند، و چون به مدينه رسيدند، به خانه امام صادق - عليه السلام - كه خالى بود، رفتند و روى زيرانداز بزرگى نشستند. در اين هنگام عبدالله بن موسى، عموى حضرت جواد، وارد شد و در صدر مجلس نشست. يك نفر بپا خاست و گفت: اين پسر رسول خداست، هركس سؤالى دارد از وى بكند. چند نفر از حاضران سؤالاتى كردند كه وى پاسخهاى نادرستى داد!... شيعيان متحيّر و غمگين شدند و فقها مضطرب گشتند و برخاسته قصد رفتن كردند و گفتند: اگر ابوجعفر مى توانست جواب مسائل ما را بدهد، عبدالله نزد ما نمى آمد و جوابهاى نادرست نمى داد!
در اين هنگام درى از صدر مجلس باز شد و غلامى بنام «موفق» وارد مجلس گرديد و گفت: اين ابوجعفر است كه مى آيد، همه بپا خاستند و از وى استقبال كرده سلام دادند. امام وارد شد و نشست و مردم همه ساكت شدند. آنگاه سؤالات خود را با امام در ميان گذاشتند و وقتى كه پاسخهاى قانع كننده و كاملى شنيدند، شاد شدند و او را دعا كردند و ستودند و عرض كردند: عموى شما، عبدالله چنين و چنان فتوا داد. حضرت فرمود: عمو! نزد خدا بزرگ است كه فردا در پيشگاه او بايستى و به تو بگويد: با آنكه در ميان امت، داناتر از تو وجود داشت، چرا ندانسته به بندگان من فتوا دادى؟!
«اسحاق بن اسماعيل» كه آن سال همراه اين گروه بود، مى گويد:
من نيز در نامه اى ده مسئله نوشته بودم تا از آن حضرت بپرسم. در آن موقع همسرم حامله بود. با خود گفتم: اگر به پرسشهاى من پاسخ داد، از او تقاضا مى كنم كه دعا كند خداوند بچه اى را كه همسرم به آن آبستن است، پسر قرار دهد. وقتى كه مردم سؤالات خود را مطرح كردند، من نيز نامه را در دست گرفته بپا خاستم تا مسائل را مطرح كنم. امام تا مرا ديد، فرمود: اى اسحاق! اسم او را «احمد» بگذار!

روزی امام جواد علیه السلام کنار ساحل رود دجله ایستاده بود که شخصی به او گفت:« شیعیان تو ادعا می‌کنند که تو وزن آب‌های دجله را می‌دانی.»
امام جواد علیه السلام فرمود:« آیا خداوند متعال قدرت دارد این دانش را به پشه‌ای بدهد؟»
شخص پاسخ داد:« بله؛ چنین قدرتی دارد.»
امام جواد علیه السلام فرمود:« مقام من نزد خداوند از پشه و بیشتر مخلوقات دیگرش بیشتر است.»

منابع:
بحارالانوار، ج 50، ص 100.
تفسیر امام جواد علیه السلام درباره قطع دست دزد
در زمان حکومت معتصم، روزی دزدی اقرار به دزدی کرد و خواستار اجرای حد الهی شد. معتصم علما از جمله امام جواد علیه السلام را جمع کرد و پرسید:« از کدام قسمت دست باید برید؟»
یکی از حاضران گفت:« از مچ.» معتصم پرسید:« چرا؟»
گفت:« برای این که دست یعنی« انگشت‌ها و کف دست و مچ.» چون خداوند در قرآن درباره حکم تیمم می‌فرماید: « فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم »؛ (صورت‌ها و دست‌هایتان را مسح کنید.)»
پس از این استدلال، افراد دیگری نیز با او هم عقیده شدند.
ولی عده‌ای گفتند:« دست دزد باید از آرنج قطع شود؛ زیرا خداوند درباره حکم وضو می‌فرماید:« و ایدیکم الی المرفق »؛ (دست هایتان را تا آرنج بشویید.) پس دست یعنی تا آرنج.»
معتصم رو کرد به امام جواد علیه السلام و پرسید:« تو چه می‌گویی، ابو جعفر؟» امام فرمود:«دیگران نظرشان را گفتند.»
معتصم گفت:«به نظرات دیگران کاری ندارم. نظر تو چیست؟»
امام جواد علیه السلام فرمود:« مرا معاف کن.» معتصم گفت:« تو را به خدا قسم می‌دهم نظرت را در این باره برای ما بگو.»
امام جواد علیه السلام فرمود:« حال که به خدا قسم یاد کردی، می‌گویم. این افراد درباره حکم قطع دزد اشتباه کردند و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله را نفهمیدند. دست دزد را باید از آخرین مفصل انگشت‌ها قطع کرد؛ و کف دست را نباید قطع کرد.»
معتصم پرسید: « چرا؟»
امام جواد علیه السلام پاسخ داد:« رسول الله فرموده است سجده بر هفت عضو انجام می‌گیرد: صورت، دو دست، دو زانو، دو پا. و اگر قرار باشد دست دزد از مچ قطع بشود، کف دست برای سجده باقی نمی‌ماند؛ در حالی که خداوند می‌فرماید:« ان المساجد لله »؛ (یعنی اعضای هفت‌گانه‌ی سجده از آنِ خداست » و آنچه برای خداست قطع نمی‌شود.»
معتصم از فرمایش امام جواد علیه السلام شگفت‌زده شد و دستور داد دست دزد را از قسمت انگشت‌ها قطع کنند.

امام جواد (ع) در دوران امامت خویش ، در شرایط بسیار نامساعد و فشار شدید خلفای عباسی ، به نشر و تعلیم حقایق اسلام پرداخت . از احادیثی که از امام نقل شده ، می توان به عظمت علمی و احاطه او بر مسائل فقهی ، تفسیری و عقیدتی پی برد . چنانچه در لابلای کلمات قصار آن حضرت ، علاوه بر فصاحت و بلاغت ، کمالات اخلاقی ایشان به خوبی نمودار است. بسیاری از شخصیت های بزرگ علمی عصر امام جواد (ع) از محضر ایشان بهره های فراوان بردند . یکی از اصحاب امام ، " حضرت عبدالعظیم حسنی " است . این شخصیت بزرگ تعداد قابل توجهی حدیث از آن حضرت نقل کرده است . وی در شهر ری - در جنوب تهران امروز - سکنی گزید و به ترویج و اشاعه احادیث اهل بیت علیهم السلام همت گماشت. یکی دیگر از این شاگردان "محمد بن خالد برقی" است که از پیشگامان عرصه دانش و معرفت در عصر خود بود . محمد بن خالد در علوم رایج آن زمان مانند تفسیر قرآن ، تاریخ ، روایت ، ادبیات عرب و علم رجال ، صاحب نظر و صاحب تألیفات بسیار بود. علم و دانش سرمایه ای بسیار ارزشمند برای بشر است . امام جواد (ع) در بخشی از سخنان خود، اهمیت علم و دانش را این گونه بیان مى‏ کند: " بر شما باد تحصیل علم و معرفت، زیرا فراگیری آن بر همه واجب است، و بحث و بررسى در آن امرى مطلوب و دوست داشتنى است. دانش، برادران دینى را به هم پیوند مى‏ دهد، تحفه مناسبى براى مجالس، همدم و همراه انسان در سفر، و انیس و مونس او در غربت و تنهایى است ." این امام بزرگوار، همگان را به سوی علم و معرفت دعوت می کند و از آن به عنوان مونس و یار مناسب یاد می کند. امام به دوستان خود سفارش می کند که مجالس و محافل خود را با سخنان عالمانه و حکیمانه بیارایند. همواره به دنبال کسب معرفت باشند تا جایی که به هنگام تنهایی نیز علم و دانش بهترین مونس و همدم آنها باشد، چرا که علم سودمند، سرچشمه تمام کمالات و ریشه همه پیشرفتهاست. امام جواد، علم را دو نوع معرفی می کند و می فرماید: " علم و دانش دو نوع است: علمى که در وجود خود انسان ریشه دارد و علمى که از دیگران دریافت می کند و یاد مى‏ گیرد. اگر علم اکتسابى با علم فطرى هماهنگ نباشد، سودى نخواهد داشت. هر کس لذت حکمت را بشناسد و طعم شیرین آن را بچشد، از فراگیرى آن آرام نخواهد نشست. زیبایى واقعى در زبان و گفتار نیک است و کمال راستین در داشتن عقل . " ایشان دانش را از مهمترین عوامل پیروزى و رسیدن به کمالات معرفى مى‏ کند و به انسان‏هاى کمال خواه و حقیقت طلب توصیه مى‏ نماید که در راه رسیدن به آرزوهاى مشروع و موقعیت‏هاى عالى دنیوى و اخروى از این نیروى کارآمد بهره لازم را بگیرند

وبلاگ حجه الاسلام محمد تقی صرفی پور...
ما را در سایت وبلاگ حجه الاسلام محمد تقی صرفی پور دنبال می کنید

برچسب : شهادت,امام,محمد,تقی,جواد,الائمه,علیه,السلام,تسلیت, نویسنده : sarfipoor1394a بازدید : 168 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 17:42