مبعث پیامبر اعظم ص بر همگان مبارک باد.

ساخت وبلاگ
مبعث پیامبر اعظم ص بر همگان مبارک باد.

سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۴ لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ﴿۱۶۴﴾

درباره مبعث این را بگویم که رسول خدا ص قبل از بعثت در چهلم عام الفیل ،مراحل مختلف امتحانات الهی را پشت سرهم گذاشتند .و همه این مراحل را با موفقیت پشت سرهم گذاشتند .مراحلی که از عهده هیچ بشری بر نمی امده است حتی پیامبران اولوالعزم.یکی از ان مراحل،عبادت عظم پیامبر اسلام بوده که من فقط به یک مورد عبادت نور پیامبر از تولد جسمانی اشاره می نمایم.
.در روایت امده که :
در روایتی از امیرمومنان آمده است که وقتی خدا نور محمدص را خلق کرد هزارسال خدارا به پاکی یادکرد وحمدوثناخدارا می گفت.خداوند خطاب فرمود که :توئی مراد ومقصودمن از خلق عالم.توئی برگزیده من از خلق من.بعزت وجلالم قسم اگر تونبودی افلاک را نمی آفریدم.هرکه تورا دوست بدارد من اورا دوست دارم وهرکه باتودشمنی کند من با او دشمنی کنم.
سپس خدا از نور پیامبر ،دوازده حجاب آفرید.سپس خدا دستورداد تا نورپیامبر وارد حجابهاشود. نورپیامبر در حجاب قدرت داخل شد و دوازده هزارسال می گفت:سبحان العلیِ الاعلی.ودر حجاب عظمت یازده هزارسال فرمود سبحان عالمِ السر والخفیات.ودر حجاب عزت ده هزارسال فرمود سبحان الملکِ المنان.ودر حجاب هیبت نه هزارسال فرمود سبحان غنیُ لایفتقر.ودر حجاب جبروت هشت هزارسال فرمود سبحان الکریمِ الاکرم.ودر حجاب رحمت هفت هزارسال فرمود سبحان رب العرش العظیم.ودر حجاب نبوت شش هزارسال فرمود سبحان ربک رب العزهِ عمایصفون.ودر حجاب کبریاء پنج هزارسال فرمود سبحان العظیمِ الاعظم.ودر حجاب منزلت چهار هزارسال فرمود سبحانَ العلیمِ الکریم
ودر حجاب رفعت سه هزارسال فرمود سبحان ذی المُلکِ والملکوت.ودر حجاب سعادت دو هزارسال فرمود سبحان من یزیل الاشیاء المُلکِ والملکوت.ودر حجاب شفاعت هزارسال فرمود سبحان الله وبحمده سبحان اللهِ العظیم
وقتي‌ پيامبر به‌ سن‌ چهل‌ سالگي‌ رسيد،خداي‌ رؤف‌ دل‌ حضرت‌ را ازهمة‌ دلها بهتر وخاشعتر ومطيعتر وبزرگتر يافت‌.لذا امر كرد تا درهاي‌آسمان‌ را گشودند وملائكه‌ فوج‌ فوج‌ به‌ زمين‌ آمدند وخداي‌ توانا ،رحمت‌ خود را از ساق‌ عرش‌ تا سر آن‌ بزرگوار متصل‌ كرد.در اين‌ هنگام‌جبرئيل‌ فرود آمد ودر غار حرا،بازوي‌ مبارك‌ پيامبر را گرفت‌وگفت‌: اي‌محمّد!بخوان‌! محمّد(ص‌)فرمود:چه‌ بخوانم‌؟جبرئيل‌ فرمود:
«اِقْرَءْ بِاسْم‌َ رَبِّك‌ الذّي‌ خلق‌،خَلَق‌َ الانسان‌َ مِن‌ْ عَلَق‌ٍ...»وقتي‌ وحي‌ تمام‌شد وملائكه‌ به‌ آسمان‌ بالا رفتند،حضرت‌ در حاليكه‌ انوارجلال‌ الهي‌اورا فرا گرفته‌ بود وكسي‌ نمي‌توانست‌ به‌ او نگاه‌ كند،از غار بيرون‌ آمدوبطرف‌ پايين‌ كوه‌ حركت‌ نمود.
بر هر درخت‌ وسنگ‌ وگياهي‌ كه‌ عبور مي‌كرد،بر آن‌ جناب‌ سلام‌مي‌كردند وبه‌ زبان‌ فصيح‌ مي‌گفتند:السلام‌ عليك‌ يا نبي‌ اللّه‌!السلام‌عليك‌ يا رسول‌ اللّه‌!همينكه‌ وارد خانه‌ خديجه‌ شد،خانه‌ از شعاع‌خورشيد جمالش‌ منوّر گرديد.خديجه‌ گفت‌:اي‌ محمّد!اين‌ چه‌نوريست‌كه‌ در تو مشاهده‌ مي‌كنم‌؟فرمود:اين‌ نور پيامبري‌ است‌!بگو لا اله‌ الاّ اللّه‌.محمّد رسول‌ اللّه‌.خديجه‌ گفت‌:من‌ سالهاست‌ كه‌ پيامبري‌تورا مي‌دانم‌ وشهادتين‌ را جاري‌ نمود.در اين‌ موقع‌ حضرت‌ فرمود:احساس‌ سرماي‌ شديدي‌ مي‌كنم‌.پارچه‌اي‌ روي‌ من‌ بيانداز!وقتي‌پارچه‌اي‌ بر روي‌ پيامبر انداخت‌،ناگاه‌ آيه‌ نازل‌ شد:«يا ايُهَا المُدَّثِر.قُم‌ْفَانْذِر.ورَبِّك‌َ فَكَبِّرْ ...»(اي‌ پيچيده‌ شده‌ در پارچه‌!بلند شو ومردم‌ را انذاربده‌!وخدا را به‌ بزرگي‌ ياد كن‌ و...)رسولخدا(ص‌)برخاست‌ وبر بالاي‌ بام‌رفت‌ وانگشت‌ بر دوگوش‌ گذاشت‌ وفرياد زد:اللّه‌ اكبر!اللّه‌ اكبر! درمكه‌خانه‌اي‌ نماند جز اينكه‌ صداي‌ تكبير حضرت‌ را شنيد.»حيوة‌ القلوب‌ج‌2
بابعثت پیامبر اسلام ،حوادث مهمی در عالم اتفاق افتاد.از جمله اینکه همه دینها باطل شدند واسلام به عنوان تنها دین معتبر در نزد خداوند برای همه ملل واممم تا روز قیامت معین گردید.
دوم اینکه آیات قرآن کریم از آسمان چهارم بنام بیت المعمور بر قلب پیامبر اسلام نازل گردید وسفره معنوی برای بشریت گسترده شد که هرکسی می تواند به اندازه ظرفیت روحی خود از آن بهره ببرد.
سوم اینکه ماموریت به کمال رساندن مکارم الاخلاق توسط پیامبر اسلام شروع شد.
قسمتی از مکارم الاخلاق این است:
از کسیکه بتو ظلم کرده درگذری.به کسی که بتو نداده ببخشی.با فامیلی که باتو قطع رابطه کرده بپیوندی.
چهارم تمدن بزرگ اسلامی اعلام موجودیت کرد.تمدنی که درخشش آن از قرن دوم شروع شد وتا قرن هفتم ادامه پیدا کرد.
پنجم اینکه رهبان مسیحی ویهودی با اینکه مدتها چشم به انتظار بعثت پیامبر اسلام بودند ولی با آغاز پیامبری پیامبراعظم ص ،زیربار اسلام نرفتند وشروع به مخالفت وحتی جنگ با اسلام کردند که در نتیجه در عربستان ازبین رفتند ونابود شدند.

و در مورد مکارم اخلاق هم یک روایت عرض کنم
درحديثي‌ از امام‌ صادق‌(ع‌) ،رسولخدا(ص‌)اينگونه‌ توصيف‌ شده‌است‌:از همه‌ كس‌،حكيمتر وداناتر وبردبارتر وشجاعتر وعادلتر بود.هرگزدستش‌ به‌ زني‌ نامحرم‌ نرسيد وسخاوتمندترين‌ مردم‌ بود.هرگز درهم‌وديناري‌ نزد او نماند.برزمين‌ مي‌نشست‌ وبرزمين‌ غذا مي‌خورد وبرزمين‌مي‌خوابيد ونعلين‌ ولباس‌ خود را پينه‌ ووصله‌ مي‌كرد.درخانه‌ خود رامي‌گشود وگوسفند را خود مي‌دوشيد وپاي‌ شتر را خود مي‌بست‌ وچون‌خدمتكار از گردانيدن‌ آسياب‌ خسته‌ مي‌شد،خود مي‌گرداند.آب‌ وضو رابدست‌ خود حاضر مي‌كرد وپيوسته‌ سرش‌ در زير بود.در حضور مردم‌تكيه‌ نمي‌كرد واهل‌ وعيال‌ خود را خدمت‌ مي‌كرد وهرگز آروغ‌ نزد وهركه‌اورا به‌ مهماني‌ دعوت‌ مي‌نمود،قبول‌ مي‌فرمود ونگاه‌زياد به‌ صورت‌مردم‌، نمي‌كرد.هرگز براي‌ دنيا بخشم‌ در نمي‌آمد وبراي‌ خدا غضب‌مي‌كرد وگاه‌ از گرسنگي‌،سنگ‌ بر شكم‌ مي‌بست‌ وهرچه‌ حاضرمي‌كردند،تناول‌ مي‌فرمود.انگشتر نقره‌ در انگشت‌ كوچك‌ دست‌ راست‌مي‌كرد .خربزه‌ را دوست‌ مي‌داشت‌.هنگام‌ وضو مسواك‌ مي‌زد وادب‌ هركه‌ را رعايت‌ مي‌فرمود وعذر هرکه‌ را كه‌ معذرت‌ مي‌خواست‌،قبول‌مي‌نمود وتبسم‌ بسيار مي‌كرد وهرگز صداي‌ خنده‌اش‌ بلند نمي‌شدوهرگز كسي‌ را دشنام‌ نداد وخدمتكار وزنان‌ خود را نفرين‌ نكرد.بد را به‌خوب‌ جواب‌ مي‌داد وابتدا به‌ سلام‌ ودست‌ دادن‌ مي‌نمود ودر هرمجلسي‌،ياد خدا مي‌كرد. «حيوة‌ القلوب‌ ج‌2»
اوصاف‌ خاصّه‌ پيامبر اسلام
«پيوسته‌ نور از پيشاني‌ مباركش‌ ساطع‌ بود.بوي‌ خوش‌ حضرت‌ بعد ازدوروز از محلي‌ كه‌ عبور كرده‌ بود به‌ مشام‌ مي‌رسيد.با هر كه‌ راه‌مي‌رفتند،هرچه‌ آن‌ شخص‌ بلند بود،حضرت‌ باندازة‌ يك‌ وجب‌ از اوبلندتر مي‌نمود.به‌ احترام‌ حضرت‌،هرگز پرنده‌اي‌ از بالاي‌ سرش‌ پروازنكرد.از پشت‌ سر مي‌ديد چنانكه‌ از جلو مي‌ديد.هرگز بوي‌ بد به‌مشامش‌ نرسيد.آب‌ دهان‌ خود به‌ هرچه‌ مي‌افكند،در آن‌ بركت‌ بهم‌مي‌رسيد.به‌ هر زباني‌ سخن‌ مي‌فرمود.درخواب‌ مي‌شنيد همانطوريكه‌در بيداري‌ مي‌شنيد وهرچه‌ در خاطره‌ها بود مي‌دانست‌.ناف‌ بريده‌ بدنياآمد وهرگز محتلم‌ نشد.مدفوع‌ حضرت‌ را زمين‌ فرو مي‌برد.بر هر حيواني‌كه‌ سوار مي‌شد،آن‌ حيوان‌ پير نمي‌گرديد.در قدرت‌ بدني‌ كسي‌ با او برابرنبود.همة‌ مخلوقات‌،حرمت‌ حضرت‌ را حفظ‌ مي‌كردند وبر هر درختي‌عبور مي‌كرد،كج‌ شده‌ وبه‌ حضرت‌ سلام‌ مي‌كرد.در طفوليت‌ ماه‌ گهواره‌اورا مي‌چرخاند ومگس‌ وحشرات‌ بر او نمي‌نشستند.گاه‌ بر زمين‌ نرم‌جاي‌ پاي‌ او ديده‌ نمي‌شد در حاليكه‌ گاه‌ جاي‌ پايش‌ بر سنگ‌ سفت‌ديده‌ مي‌شد.مهابتي‌ از حضرت‌ در دلها بود كه‌ كسي‌ نمي‌توانست‌درست‌ بر حضرت‌ نگاه‌ كند.»حيوة‌ القلوب‌ ج‌2

وبلاگ حجه الاسلام محمد تقی صرفی پور...
ما را در سایت وبلاگ حجه الاسلام محمد تقی صرفی پور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarfipoor1394a بازدید : 174 تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1396 ساعت: 12:58